آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

آرین

آوین

سلام من بعد از 7 ماه تازه وقت کردم وارد وبلاگ آرین بشم چون با آمدن آوین خانوم مامان یاسی وقتش پر شده است بله خدا به ما یه دختر ناز به اسم آوین داده آوین جون الان 7 ماهش تمام شده تازه دوتا دندون درآورده اولین بار آرین تو ماشین دندون آوین دید و با شدت داد زد آوین دندون دراورده از ذوق زیاد گریه می کرد. آوین در بیمارستان خاتم انبیا در تاریخ تولد مامان یاسی 97/3/19 ساعت 7/45 دقیقا اولین عمل خانم دکتر شیرین قاضی زاده مصادف با 24 رمضان به دنیا آمد خود خانم دکتر تو گوش آوین اذان گفت آرین هم ساعت 5 صبح به عشق خواهر دار شدن از خواب بیدار شد وبا ما به بیمارستان آمد از خاطرات روز زایمان این بود که صبح موقع رفتن به بیمارستان ساعت 5/5 صبح روپله های ...
23 دی 1397

انتخاب اسم

رونوشت 1:آقا آرین با پدرش توانتخاب اسم خواهرش کنار نمیاد آرین میگه آوا باباش میگه آوین از طرفی جدیدا پدرش میگه آریانا آرین میگه آدریناهنوز مامان یاسی 32 هفته اش هست ولی آرین وباباش نتونستن اسم انتخاب کنند رونوشت 2: باز هم پایان سال شد و دل کندن از معلم برای آرین سخت شده به من میگه مامان من خانم طاهری رو از همه معلم ها بیشتر دوست دارم حتی به اندازه تو وبابایی ،خودش یکی از عکس های تولد دوسالگیشو داده به معلمش برای اینکه یادگاری نگه دارهمیگه مامان من پایان سال 96 خانم طاهری را بوس کردم خدا کنه سال بعد معلم من بشه هم مهربونه ،هم خوشگل ،هم دوست داشتنی رونوشت 3: اولین عکس العمل آرین نسبت به خواهرش بعد از خرید لباس و حوله وتشک بود موقعی که ...
3 ارديبهشت 1397

مسابقات سلام کاپ

اولین مسابقه علمی پژوهشی در قالب برج هیجان که چهار نفر از مقطع تحصیلی دوم جهت شرکت در مسابقه انتخاب شده بودند ویکی از آنها آقا آرین بود خیلی استرس داشت و گفت مامان وقتی رفته بودم مسابقه دستام می لرزید نمی دونم چرا می لرزید نتونستم درست انجام بدم ومربی آرین گفت فقط برای اینکه تجربه کسب کنند امسال رفته بودند انشااله سال بعد جز نفرات برتر می شوند از ساعت 12 تا 7/30 طول کشید
3 ارديبهشت 1397

خواهردارشدن آرین

رونوشت 1: مورخه25/10/96 وقتی آقا آرین فهمید که نی نی ما دختره خیلی خوشحال شد خودش هم از قبل حدس زده بود که دختره و می گفت مامان من میدونم دختره و دوست داشت که دختر باشه میگفت دختر ناز داره رونوشت 2: تولد 8 سالگی آرین در سرزمین عجائب ( تیراژه) مورخه 26/11/96 رونوشت 3 : اقا آرین تو مدرسه تست گروه سرود رفته بود بهش گفتن که یه شعر بخون شعر  قشنگ تر از پریا ،پریا تو کوچه نریا ،بچه های محل دزدن ،عشق تورا میدزدن خونده بود   ...
30 دی 1396

کلاس دوم

آقا آرین وارد کلاس دوم شد همون مدرسه سلام اسم معلمش هم خانم طاهری بازهم با دوستای قدیمیش ارمیا وپویان و..  یکی از دوستایی آرین ارمیا داره مامانش براش داداش میاره آرین جون هم میگه حتما باید برای من نی نی بیاری خلاصه ما تحت تاثیر آرین قرار گرفتیم ونی نی دار شدیم ...
22 آبان 1396

سخنان پایانی معلم کلاس اول

سلام عزیزان کوچک من، اولین بار که خندان، شاد و مهربان، فرشته‌های کوچکی چون شما را دیدم، با هم راه افتادیم. راهی پر زحمت اما لذت بخش. خوب می‌دانم روزهای اول نوشتن چند خط مشق با آن دستان کوچک و یا خواندن چند کلمه چقدر برایت سخت بود.  اکنون در آخرین روزهای سال تحصیلی که درس‌ها را به پایان رساندیم، خوشحالم که شما با تلاش خود و همکاری پدر و مادر مهربانتان می‌توانید بنویسید. آرزو دارم سال‌های بعد که با دستان پیر و لرزان خود روزنامه ورق می‌زنم اسم شما را بخوانم که همگی موفق شده‌اید.آموزگارت حسنپور(خرداد )96 ...
15 تير 1396

جشن الفبا

    جشن پایان سال تحصیلی     گروه نمایش ونقش آقا آرین به عنوان مربی خارجی ...
15 تير 1396

آرين بي دندون

رونوشت 1: روزي كه اولين دندون آقا آرين توسط خودش كنده شد ،مورخه 17/12/95 مامان ياسي رفت مدرسه دنبال آقا آرين يه روز باروني بود ديدم آرين آمد به دندونش زبان مي زد دندونش تا آخر خم مي شد من دل نداشتم بكنم خدا خدا مي كردم خودش بيوفته كه يكدفعه ديدم دندون آرين تو دستش هست ميگه مامان دندونم كندم خيلي خوش حال بود ...
19 اسفند 1395

کلاس اول

آغاز سال تحصيلي مدرسه سلام معلم كلاس اول آقا آرين خانم حسن پور ...
20 مرداد 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرین می باشد