بدون عنوان
سفر به قلعه رودخان وآرين وهيراد
روز پنج شنبه به خاطر عروسي نيلوفر راهي شمال شديم وجمعه رفتيم ماسال وبندر انزلي وشب رفتيم خونه بابا جون هيراد خونه باباجون منتظر آرين بود رفتيم ديديم خونه نيستند رفته بودند قلعه رودخان وما خسته وبا لباس خيس كه از دريا آمده بوديم رفتيم قلعه رودخان و هيرادقبل از رسيدن آرين همش با صدا بلند صداش مي زد وچون خيلي انتظار اذيتش كرده بود آفاق برده بود استخر توپ آرين كه از ماشين پياده شد توماشين بابا جون همه جا دنبال هيرادمي چرخيد تااينكه باباجو گفت هيراد با عمه افاق رفته استخر توپ كه آرين دنبال هيراد رفت وديديم هردو شيپور زنان آمدن چه آلودگي صوتي راه انداخته بودند با هم بازي كردن رسيديم خونه كه استراحت كنيم تا ساعت 12 شب آهنگ گذاشتن با هم شروع به رقصيدن كردند خلاصه كلام با زور از هم جداشون كرديم وهر دوساعت 3 خوابيدن ...
صبح هيراد از ذوق آرين ساعت 7 تواتاق ما مي چرخيد كه آرين را بيدار كنه و شيطنت را شروع كنه رفتيم بعدالظهر خونه عزيز وآرين وهيراد تورودخانه شروع به آب بازي كردند وزن عمو مريم هم نتونست خودشو كنترل كنه آن هم با لباس افتاد توآب ما بهش مي خنديم اسمشو گذاشته بوديم پري دريايي ......
وروز يكشنبه عروسي نيلوفرجون رفتيم وشب بعداز عروسي برگشتيم وصبح تهران رسيديم ....
اين هم عكس شيطنت آقا آرين تومسير شمال