آرین آرین ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

آرین

25/9/91

1392/2/18 7:09
نویسنده : یاس
238 بازدید
اشتراک گذاری

هر شب ميگه مامان ياسي برام قصه بگو واز همه قصه ها قصه شنگول ومنگول رابيشتر دوست داره....وازجمله شعرهايي كه يادگرفته اي ايران...وخرگوش من چه نازه.....وخورشيد خانم گيسوطلا....وآهويي دارم خوشكله....وپاييز پاييز پاييزه و.......

ديروز پسرم از خاله هستي مربي مهدش جايزه گرفت به خاطر اينكه پسر خوب وحرف گوش كني است....

19/9/91 به علت فوت پدر بزرگ بابا اصغر رفته بود مراسم وبراي مامان كلوچه فومن سوغاتي آورده بود چون مامان ياسي امتحان روان شناسي داشت نمي تونست بره بابا وآرين و عمو اكبر با هم رفتند شمال.....آرين با آتنا ومحمد امين بازي كرده بود وكلي بهش خوش گذشته بود

  niniweblog.com

پسندها (1)

نظرات (1)

هیراد و عمه لیلاش
27 آذر 91 7:28
سلام به دوست جونی عزیزم یه خواهش کوچولو از شما دارم من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها شرکت کردم ممنون میشم که به عکس من رای 5 امتیازی بدید لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرین می باشد